بس که از آدمها زخم خورده ام ....
خدا خیرتـــــــــــــان دهد
به من محبت دروغین تعارف نکنید ،
من سیــــــــــرم ... !!!
نمیدانم بعضی ها خیانت میکنند یا عدالت....
"دوستت دارم"را
نثار همه میکنند...
بى هیچ بهانه! شاید عشق این باشد .
معلوم نمیشه منتظر تاکسی هستی یا آواره خیابونها ؟!
بخار توی هوا مالِ سرماست ؛ یا دود سیگار ؟!
روی گونه ات اشکه یا دونه های بارون ...!!!
... فــــــــقط ...
دیـــگر ســـــــــــــــــــــاکت میشـوند ...
هـمین !
حتی اگـر
- نفسی - باشـد
میان سینه حـبـس خواهـم کـرد
- چندان تا ببینـمت -
و بعد رهــایـش خـواهـم کـرد
شاید حق هم داشته باشد
خنده اش می گیرد
که بابت تلمبیدن خون فقط ساخته شده،
آن وقت ما
چه احساسات و اشک ها و خون هایی
که بهش نسبت نداده ایم
بر بُخار اين شيشه کشيدم
چقدر کوچه را تا باورِ آسمان
و کبوتر تا خوابِ سرشاخه
در شوقِ نور تا صحبتِ پسين
و پروانه پائيدم و تو نيامدی!
خریدار ندارد انگار ...
دلی کــــــــــــــه برایت " لکـــــــــــــــ " زدہ است !.!.!
قصه اينجاست كه بايد بود،بايد خواند
پشت اين پنجره ها باز هم بايد ماند،
ونبايد كه گريست
بايد زيست...
کـه بـهـآنـهـ ے نزديکـ تـر نشـستـنمـآن بـود
و مـن...
روبـهـ روي تـو...
مـي تـوآنـم تمـآم شـعـرهـآے نگـفتـه دنـيـآ رآ اينـجـآ بگـويـم’
سيـبـــــــ ـــ سُــرخِ
ڪدامـين بهشــتِ گمشـــده اے !!؟
ڪـــﮧ بــاز
بــا تــــو ميشڪنــــد...
توبـﮧ ے آدم .. !